جدول جو
جدول جو

معنی گاه از گاه - جستجوی لغت در جدول جو

گاه از گاه
گاه گاه، بعضی اوقات، گاه به گاه
تصویری از گاه از گاه
تصویر گاه از گاه
فرهنگ فارسی عمید
گاه از گاه
(اَ)
گاه و بیگاه. ندرهً. بعض اوقات: مردی که وی را حسن محدث گفتندی نزدیک امیرمسعود فرستاده بود. (منوچهربن قابوس) تا هم خدمت محدثی کردی و هم گاه ازگاه نامه و پیغام آوردی و میبردی. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
گاه از گاه
گاه و بیگاه بعض اوقات: مردی که ویرا حسن محدث گفتندی نزدیک امیر مسعود فرستاده بود (منوچهربن قابوس) تا هم خدمت محدثی کردی و هم گاه از گاه نامه و پیغام آوردی و میبردی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
گاه گاه، بعضی اوقات، گاه از گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
((بِ))
وقت به وقت، بعضی اوقات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
أحيّانا
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
Occasional, Occasionally, Sporadic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
occasionnel, occasionnellement, sporadique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
ocasional, ocasionalmente, esporádico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
מזדמן , לפעמים , מִפְרָעִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
گاہ بہ گاہ , کبھی کبھار , متفرق
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
মাঝে মাঝে , মাঝে মাঝে , বিরল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
บางครั้ง , บางครั้ง , เป็นครั้งคราว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
mara kwa mara, mtafaruku
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
ara sıra, seyrek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
時々の , 時々 , 時折の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
偶尔的 , 偶尔
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
sesekali, sporadis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
가끔의 , 가끔 , 드문
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
gelegentlich, sporadisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
अवसरिक , कभी-कभी , दुर्लभ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
af en toe, sporadisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
ocasional, ocasionalmente, esporádico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
випадковий , іноді , спорадичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
случайный , иногда , спорадический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
okazjonalny, okazjonalnie, sporadyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گاه به گاه
تصویر گاه به گاه
occasionale, occasionalmente, sporadico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی